محصولات روستای برز

هلو در روستای برز
  برخورداری از آب و هوای معتدل و خاکی مرغوب موجب شده است محصولات متنوعی از جمله گردو،انگور، سیب، زرد آلو ،آلو ،هلو، بادام، زالزالک، گلابی، توت، شاه توت، فندوق، خرمالو، آلبالو ،بِه ،شلیل، گمب وسایر محصولات کشاورزی با کیفیت مرغوب در روستای برزرود  تولید گردد.

هلو در روستای برز
هلو در روستای برز
 هلو


انگور در روستای برز
 انگور


آلو در روستای برز
آلو


محصولات کشاورزی(هلو انجیری) در روستای برز
هلو انجیری


محصولات کشاورزی(گمب) در روستای برز
گُمب


محصولات کشاورزی (قوره) در روستای برز
قوره


محصولات کشاورزی (زالزالک) در روستای برز
زالزلک


محصولات کشاورزی (سیب) در روستای برز
سیب


محصولات کشاورزی (شاه توت) در روستای برز

شاه توت

پوشش گیاهی روستای برز

گیاه زرشک

از رستني هاي محدوده مورد مطالعه مي توان به گياهان درمنه، خاکشير و کتيرا اشاره کرد که کاربرد دارويي و صنعتي دارند و پوشش گياهي براي چراي دام است.
از گياهان ديگر درختچه هاي زرشک و اسپند مي باشد.
به طور کلي به جز باغات داخل روستا ، ارتفاعات اطراف عاري از جنگل است و مراتع تنک مي باشند.

گیاه گون در کوه های برز

بوته گون

مراسم عید نوروز روستای برز

عید نوروز

مقدمات فرا رسيدن عيد نوروز از  اواخر زمستان آغاز مي شد و آن عبارت بود از تهيه آجيل هاي محلي و شيريني. در شب عيد پلو پختن مرسوم بود و از خانه ثروتمندان براي مستمندان ارسال ميشد.

روز عيد، سفره بزرگي در وسط اتاق گسترده مي شد که در آن انواع آجيل هاي محلي، ميوه و شيريني مي گذاشتند. از ميهمانان با چاي و شربت و شيريني پذيرايي مي شد. دادن عيدي به کودکان نيز توسط بزرگترها مرسوم بود و بيشتر به آن‌ها تخم مرغ رنگ کرده داده ميشد، زيرا از بازي هاي مورد علاقه کودکان و نوجوانان در ايام عيد بازي با تخم مرغ رنگ کرده پخته بود که به گويش محلي تخم جنگي گفته ميشد.

مردم روستا کوشش مي کردند که روز عيد به خانه روحانيون و ساير بزرگان روستا بروند و از روز دوم فروردين بازديد به صورت دسته جمعي انجام مي شد.

منبع : ميراث فرهنگي نطنز نگارش سيدحسين اعظم واقفي، ناشر انجمن ميراث فرهنگي نطنز

مراسم ماه مبارک رمضان روستای برز

ماه مبارک رمضان

در ساليان پيش که وسايل ارتباط جمعي مانند راديو،  تلويزيون، تلفن و امثال اينها وجود نداشت و يا عموميت پيدا نکرده بود آگاهي مردم از فرا رسيدن ماه رمضان فقط منوط به ديدن هلال ماه رمضان و يا شنيدن رويت هلال از افراد متدين و معتمد بود که با تحقق آن،  ماه رمضان آغاز مي‌شد.
در آن زمان نيز مردم کوشش مي کردند که بتوانند در نماز جماعت ظهر و عصر شرکت جويند و از مواعظ سخنرانان مذهبي برخوردار شوند. به دعاهاي مربوطه که توسط افراد خوش صدا و با آهنگ رسا خوانده مي‌شود گوش فرا مي دادند و دعاها را به صورت زمزمه با خواننده دعا همراهي مي کردند. با شنيدن اذان مغرب يا عبور حمره مشرقيه به سمت غرب، افطار مي کردند.

سحرگاه با صداي مناجات افرادي که بيشتر آنان از صداي خوش و روح نواز برخوردار بودند آغاز ميشد. صداي مناجات خفتگان را بيدار و آماده خوردن سحري مي کرد و سپس با شنيدن صداي ملکوتي اذان صبح از موذنين، سحر پايان مي گرفت.


منبع : ميراث فرهنگي نطنز نگارش سيدحسين اعظم واقفي، ناشر انجمن ميراث فرهنگي نطنز

مراسم قلعه سوزانی روستای برز

مراسم قلعه سوزانی

در روز 27 ماه رمضان مراسم قلعه سوزاني در روستاي برز اجرا مي شد. پيش از شرح مراسم ياد آور مي شود که در قديم روستاي برز داراي دو قلعه بزرگ بوده است. يکي به نام قلعه سرده و ديگري قلعه پايين ده. قلعه سر ده که تا سال 1342 باقي بود، داراي ديوارهاي عريض و چهار برج در چهار گوش مي بود، اين قلعه به علت قرار داشتن در مکاني بلند مشرف بر روستا بود.
اما قلعه پايين ده در ساليان گذشته دور از بين رفته بود و فقط نام و جاي آن با وسعتي حدود 3000 متر باقي مانده بود اين زمين نسبت به اطراف خود بلندتر بود و چند بوم کن در کنار آن ايجاد کرده بودند.

مراسم قلعه سوزاني در اين دو مکان اجرا مي‌شود به گونه زير:
روز 27 ماه رمضان جوانان و نوجوانان روستا به صورت دو گروه در ميآمدند. گروهي در کنار قلعه سرده ديگري در محل قلعه پايين مستقر مي شدند.
هر يک از دو گروه کوشش مي کردند مخفيانه به مکان گروه ديگر نفوذ کرده و در آنجا آتش برافروزند و اين عمل نشانه شجاعت و برتري آنان به حساب مي آمد. و گاه اتفاق مي‌افتاد که بر سر اين کاvر بين آن‌ها درگيري ايجاد مي شد. البته مقدمات آتش افروزي را از مدت پيش فراهم مي کردند و هيزم و بوته لازم را در پيرامون قلعه يکديگر مخفي مي‌کردند.

روز موعود کوشش دو گروه بر آن بود که غافل گير نشوند. هنگامي که دود و آتش از قلعه اي بر مي خواست مردم روستا براي تماشا از خانه ها بيرون مي آمدند. گروهي که در قلعه آنان آتش افروخته شده بود با سرافکندگي و خشم نظاره گر صحنه مي شدند و اندک اندک محل را ترک مي کردند.

منبع : ميراث فرهنگي نطنز نگارش سيدحسين اعظم واقفي، ناشر انجمن ميراث فرهنگي نطنز

مراسم عید فطر روستای برز

عید فطر

 روز عيد فطر پس از نماز عيد ، نمازگزاران به در خانه افرادي که در آن سال درگذشته اند مي روند و پس از فاتحه خواني براي فرد در گذشته ، با ميوه و شربت و شيريني پذيرايي مي شوند. بعد از ظهر نيز همه اهالي  براي خواندن فاتحه و طلب آمرزش براي درگذشتگان  بر سر قبور آن ها (مزار و قدمگاه) حاضر و براي شادي روح آن ها به توزيع نزورات مي پردازند.


منبع : ميراث فرهنگي نطنز نگارش سيدحسين اعظم واقفي، ناشر انجمن ميراث فرهنگي نطنز

مراسم شاه بازی روستای بز

شاه بازی

درساليان گذشته نه چندان دور در روستاي برز مراسم شاه بازي که همان تعيين مير نوروزي است برگزار ميشد. اين مراسم از روز دوم فروردين آغاز ميشد و در روز دوازدهم پايان مي گرفت. منظور از انجام آن رسيدن به اهدافي به شرح زير مي بود.
1- ايجاد فضاي آکنده از شادي و شعف به مدت دو هفته براي عامه مردم که مدت يک سال به فعاليت و کار طاقت فرساي کشاورزي و غيره … اشتغال داشته اند و در اين مدت هر گونه فعاليت تفريحي و شادماني محروم بوده اند.
2- نشان دادن وضع حکومت و دربار و چگونگي اعمال و رفتار آن‌ها به مردم روستا که به کلي از اين مطلب بي خبر بودند.
3- انتخاب فردي از مردم روستا به عنوان شاه و اطاعت بقيه از دستورهاي او به ويژه در مورد انجام کارهايي که همگان از نتيجه آن بهره ور مي شدند.


چگونگي برگزراي مراسم
روز پيش از عيد نوروز گروهي از جوانان روستا در صدد تدارک کار برآمده و با مراجعه به خانه هاي مردم وسايل لازم را فراهم مي آوردند. مراسم از روز دوم فروردين آغاز ميشد. نخست يکي از جوانان برومند روستا را به عنوان شاه برگزيده و او با پوشيدن لباس هاي مناسب، آماده ايفاي نقش ميشد. سپس صدراعظم و ديگر وزرا و ساير ارگان هاي دولتي حتي فرماندهان نظامي و سربازها که لباس نظامي پوشيده و تفنگ به دست مي گرفتند، تعيين مي شدند. همين طور سفراي خارجي، ورزشکاران کشتي گيران، نوازندگان، دلقک و غيره… انتخاب مي شدند. به ديگر سخن، نمايشي کامل از دستگاه حکومتي برگزار مي شد.

برنامه هر روز بعد از ظهر به اجرا در مي آمد و کوشش بر آن بود که هر روز برنامه تازه اي را به نمايش در آورند. در يکي از ميدان هاي بزرگ روستا تختي مي گذاشتند، شاه انتخاب شده با لباسي فاخر و چشمگير بر تخت مي نشست و ساير انتخاب شدگان هر يک در جاي خود قرار مي گرفتند. تماشاگران که بزرگان روستا چون روحانيون و کدخدا و اعيان روستا نيز در بين آنها ديده مي شد هر يک در جاي مخصوص خود در پيرامون ميدان مي نشستند. نخست نوازندگان محلي، سرودهاي محلي اجرا مي کردند، جوانان به مبارکي اين روز به شادماني و پايکوبي مشغول ميشدند. در ضمن اجراي مراسم، با هداياي تقديمي، از افراد حاضر در ميدان پذيرايي مي کردند. سپس با اعلام رسميت جلسه، اجراي مراسم آغاز ميشد. شاه و درباريان در حضور مردم به حل و فصل امور مي پرداختند. پس از تصميم‌گيري ، شاه طي فرماني دستور اجراي آن تصميم را صادر مي کرد و مامورين دستور را اجرا مي کردند.
اين فرمان بيشتر در زمينه اجراي کارهاي عمومي مورد لزوم در روستا و يا بر عليه افرادي بود که با داشتن امکانات براي برگزاري مراسم کمکي نکرده بودند. اجراي فرمان ها بيشتر جنبه تفريحي و سرگرمي داشت.

اين مراسم از چنان گيراي و شادي آفريني برخوردار بود که اهالي روستاهاي مجاور نيز در برگزاري آن شرکت مي کردند.

منبع : ميراث فرهنگي نطنز نگارش سيدحسين اعظم واقفي، ناشر انجمن ميراث فرهنگي نطنز

مراسم عروسی در روستای برز

عروسی

در روستاها به علت کوچک بودن محيط و شرکت همه مردم در کار کشاورزي و باغ داري، پسرها و دخترها با يکديگر ناآشنا نيستند. بنابراين با چشمي بازتر و شناختي بيشتر به هم تمايل پيدا مي کنند. البته نقش خانواده ها هم در اين کار بسيار موثر است.
در روستاي برز پس از آنکه خانواده اي دختري را براي پسر خود در نظر مي گرفتند پدر و چند نفر از بزرگان خانواده به خانه پدر دختر مي رفتند. پس از خوردن چاي و شيريني و گفت و گوهاي متفرقه مراسم خواستگاري آغاز مي شد. پدر يا بزرگ خانواده پس از بيان مقدمه اي مي گفت «آيا شما پسر ما را به نوکري و دامادي خود قبول مي کنيد»؟ اگر خانواده دختر موافقت خود را اعلام مي کردند آنگاه موضوع مهريه مطرح ميشد و پس از چانه زدن هاي معمول، مقداري مهريه معين ميشد که بر مبناي توافق حاصله، صورت نوشته‌اي تهيه مي شد که آن را «مُسوَِدِه» مي گفتند.

مراسم عسلي روغن خوران
پس از انجام خواستگاري مادر دختر در اولين فرصت از داماد براي برگزاري اولين نشست دختر و پسر (عروس و داماد آينده) دعوت مي کرد که به خانه آنان بيايند.در اين دعوت خانواده دختر از پسر يا داماد آينده پذيرايي مي کردند. در اين پذيرايي عسل و روغن از اجزاي اصلي محتويات سفره به حساب مي آمد. در اين ميهماني فقط پسر و دختر (عروس و داماد آينده) دور از چشم ديگران بر سر سفره مي نشستند. اين ميهماني به عسلي خوران معروف است.
پس از مراسم نامزدي، عقد رسمي يا خواندن صيغه شرعي انجام مي شد و دختر و پسر به يکديگر محرم مي شدند.
در عيدها و مناسبت هاي مختلف از طرف داماد هدايايي براي عروس ارسال مي شد و در مقابل خانواده عروس نيز هدايايي براي داماد مي فرستادند، مخصوصاً در عيد نوروز و روز سيزدهم فروردين.


مراسم عروسي
روز پيش از عروسي، بانوان خانواده داماد و عروس، عروس را به حمام مي بردند. از خانه‌هاي بستگان طرفين مجمعه هاي مسي بزرگ محتوي ميوه و شيريني به حمام فرستاده ميشد. و آن‌ها را پيرامون حوض آب محل رخت کن مي چيدند. حتي عده اي سماورهاي ذغالي را براي پذيرائي همراهان عروس به حمام مي بردند.
رامشگران نيز مقابل حمام مي آمدند و با سازهاي خود مردم را سرگرم مي کردند. پس از بيرون آمدن عروس از حمام زنان و مردان به همراهي رامشگران عروس را به خانه اش مي بردند.
اوايل شب عده اي از جوانان، داماد را به حمام برده ضمن استحمام، عده اي دست و پاي خود را حنا مي بستند و اين مراسم را حنابندان مي گفتند.

روز بعد پس از خوردن ناهار که به آن وليمه گفته مي شد، داماد را در يکي از ميادين روستا بر تخت مي نشاندند و چند نفر از جوانان طرفين او بر صندلي يا نيمکت ها مي نشستند. خنياگران با اجراي برنامه ها و نمايش مردم را سرگرم مي کردند. در اين مراسم تمام مردم روستا شرکت مي کردند. در ضمن مجمعه هاي پر از شيريني و ميوه و آجيل از طرف خانواده عروس و داماد و دوستان آنان به مجلس آورده ميشد و براي پذيرايي مردم مورد استفاده قرار ميگرفت. هزينه خنياگران به وسيله وجهي که مدعينون به عنوان شاباش مي پرداختند، تامين ميشد.

پس از خوردن شام ميهمانان همه به خانه عروس رفته و ضمن پذيرايي مختصري که معمولاً با چاي انجام مي گرفت، عروس را به سوي خانه داماد مي بردند. يکي از محارم عروس چون دائي يا عمو پشت سر عروس قرار مي گيرد. در بين راه بستگان نزديک داماد بايد مقابل عروس بيايد و به او خوش آمد بگويند. در اين خوش آمدگويي ها که به آن مراسم «پاانداز» مي گويند بيشتر از اشعار نغز و شيرين و گيرا استفاده مي شد مانند اين اشعار:
اي گل ناز بدن دست من و دامان تو
از خدا خواستم از کوري چشم رقيب

همچون نارنج زرد گشتم از غم هجران تو‌
تو شوي مهمان من، من جان کنم قربان تو

آخرين فرد خوش آمد گو، داماد است که بايد به استقبال عروس بيايد و با تقديم گل يا با توجه به ذوق و سليقه اش شعري يا مطلبي عنوان کند.
عروس پس از رسيدن به خانه داماد پيش از ورود به خانه، تخم مرغي به او داده مي شود که آن را به بالاي سر در خانه داماد بزند. صبحگاه شب عروسي چند مجمعه مسي حاوي غذاهاي مقوي از جمله برشتوک از خانه عروس براي داماد ارسال مي شود. اين مراسم را برشتوک خوران مي گويند. در آن روز مراسم پاتختي که عبارت بود از تجمع مردم در خانه داماد در حالي که او بر تخت يا صندلي نشسته بود و نوازندگان با آهنگ هاي خود مردم را سرگرم مي کردند و مردم دست افشاني و شادي مي کردند، برگزار مي شد.
دو روز پس از عروسي جهيزيه عروس را به وسيله الاغ و قاطر و طبق کش ها همراه با ساز و دهل به خانه داماد برده و پس از تحويل به آورندگان جهيزيه هدايايي داده مي شد.

همان شب مراسم ديدني انجام مي شد. مردم روستا به خانه داماد رفته همراه با هداياي خود پس از دست افشاني و شادماني و تقديم هدايا که بيشتر عبارت از بشقاب هاي آجيل، جوزقند، مغز گردو، مغز بادام، و گاه اندکي پول، خانه داماد را ترک مي کردند.


منبع : ميراث فرهنگي نطنز نگارش سيدحسين اعظم واقفي، ناشر انجمن ميراث فرهنگي نطنز

سیزده نوروز در روستای برز

سیزده نوروز

در سيزدهم فروردين تفريح و گردش مردم روستا اين بود که صبح زود با توجه به تدارک قبلي ، غذا و وسايل تفريحي خود را برداشته روانه تفرج گاه هاي روستا مي شدند. خردسالان و نوجوانان با انواع بازي ها خود را سرگرم مي کردند. نوجوانان روستا با استفاده از پوکه هاي فشنگ و نصب آن‌ها روز قطعه اي چوب به تيراندازي مي‌پرداختند و صداي تير از هر طرف به گوش مي رسيد.

توطنابي
از ديگر تفريح هاي روزسيزده تاب بازي بود که طنابي را به شاخه درختي آويخته دو سر آن را گره مي زدند، سپس نوجواني در حلقه طناب نشسته ديگري او را تاب مي داد. در اين روز دختراني که نامزد شده بودند خانواده آنان توسط خانواده داماد براي گردش و تفريح دعوت مي شدند و از آنان پذيرايي ميشد. در ضمن عروس در تاب مي نشست و داماد او را تاب مي داد. هنگام پياده شدن عروس، داماد مي بايست به او هديه اي بدهد که آن را تو طنابي مي گفتند.


منبع : ميراث فرهنگي نطنز نگارش سيدحسين اعظم واقفي، ناشر انجمن ميراث فرهنگي نطنز

عکسی با قابلیت زوم بالا از روستای برز

برز روستا

اين نقشه با اندازه 3273*4800 پیکسل دارای  قابلیت زوم بالا می باشد به طوری که تمام محله ها و کوچه ها و حتی خانه ها نیز مشخص می باشد.

براي دريافت نقشه بصورت بزرگ بر روي لينک زير کليک نماييد.

سپس براي ذخيره آن بر روي عکس راست کليک نموده و گزينه Save Image As را انتخاب نماييد.


حجم فایل: 1.6 مگابایت

عکس های ماهواره ای از روستای برز

این عکس ها توسط نرم افزار  google earth گرفته شده است.

برز روستا
برز روستا
برز روستا



محله های روستای برز

برز محله ها

اين نقشه بر اساس تصوير ماهواره اي گوگل از روستاي برز تهيه شده است که در آن محلات و باغهاي اطراف و کوچه ها مشخص گرديده است.

راهنماي نقشه :

    * مثلث قرمز به منزله پل ماشين رو مي باشد.

    * خط هاي سفيد به منزله کوچه مي باشد.

    * خط هاي سفيد پر رنگ ماشين رو مي باشند.



براي دريافت نقشه بصورت بزرگ بر روي لينک زير کليک نماييد.

سپس براي ذخيره آن بر روي عکس راست کليک نموده و گزينه Save Image As را انتخاب نماييد.


مسجد مست واقع در روستای برز


سيل مهيب سال 1335 شمسي، خسارات غير قابل جبراني به آثار تاريخي برز وارد کرد، از جمله تخريب مسجدي که در پشت ايوان قديمي جنب امامزاده قرار داشت، مشهور به مسجد مست. گر چه اين مسجد به صورت کوچکتري بازسازي شد، ولي صورت اصلي خود را براي هميشه از دست داد. ايوان قديمي موجود داراي سقفي نسبتاً مرتفع و طاق‌هاي رومي پيش و پس است و در ورودي مسجد و رواق امامزاده در انتهاي آن قرار داشته است، پس از ويراني سيل، در ورودي امامزاده را از آن جدا کردند.

گر چه در اطراف اين ايوان، سنگ تاريخ هاي چندي به چشم مي خورد ولي دو سنگ نوشته حاوي اشعار، يکي به تاريخ 1035 و ديگري به تاريخ 1262 هجري قمري به ديوار انتهاي ايوان، در طرفين ورودي مسجد، نصب شده است. متن سنگ نوشته نخست بدين شرح است:
جنت جانفزاست، مسجد مست
هر شب جمعه حاضر است علي
به بقينست کعبه ثاني
اگرت درد هست، خيز و بيا
جاي پر فيض باشد اين درگاه
ز طواف درش مشو غافل
گفت پيري، که مومنان الحق
بر حذر باش مومن بي دل
سگ اين آستانه شو از دل و جان
آستان رضاست، مسجد مست
گذر مرتضاست، مسجد مست
مروه و هم صفاست، مسجد مست
که مکان دواست، مسجد مست
بهر جود و سخاست، مسجد مست
کوي مشکل گشاست، مسجد مست
منزل باصفاست، مسجد مست
نه مقام خطاست، مسجد مست
که محل ضياست، مسجد مست

       **   
در کندن اين حجر علي سعي نمود
        معبود ز وي راضي و حيدر خشنود

غلام دوستان علي عماد پسر عدل
(کتيبه محمد امين بن عبدالله سنه 1035)
اين حجر از سر صدق بتراشيد حسن
        دل خوش بقيامت سوي فردوس جنان



اشعار سنگ نوشته دوم نيز بدين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
سنه 1262 عمل استاد هاشم اصفهاني


در زمانيکه رفته بود بماه
نصف اين مسجد شبستاني
سعي آن حاجي عابدين کرده
داني اي سالک مسالک خير
کم بود مثل اين مکان شريف
تو رواني به سوي شهر عدم
ديگرت ره به آن نخواهد بود
تو در اين خاکدان نخواهي ماند
گر هزاران تو را غلام بود
تا تواني به کار دين مي کوش
راه دور است و توشه تو کم است
فرصت خويش را غنيمت دان
ناظمش ابن جعفرالبــرزي
بهر تاريخ چون تامل کرد
نام بناي ما محمد بود
        رايت دولت محمد شاه
گشت احداث و رشد رواق بماه
سعي اين مومنان جنت خواه
که چه پر فيض باشد اين درگاه
در همه عالم وسيع اله
توشه بسيار بايدت در راه
چو شود دست تو از او کوتاه
خواهي از آن برون شدن والله
همرهت نيست جز ثواب و گناه
نبود حاصل جهان جز آه
هان مبادا شوي براه تباه
که ز دستت برون شود ناگاه
خود محمد حسين نامه سياه
گفت قدتمت الرواق نجاه
کردمت از همه جهت آگاه

التماس دعا دارد اسماعيل خلف حاجي محمد برزي

منبع : ميراث فرهنگي نطنز نگارش سيدحسين اعظم واقفي، ناشر انجمن ميراث فرهنگي نطنز

افسانه هاي دهستان برزرود

برزرود

افسانه هاي دهستان برزرود كتابي است شامل 48 افسانه از روستاهاي ابيانه ،يارند، كمجان ،ولوگرد و برز كه به كوشش شاعر و پژوهشگر و مترجم خوب كشورمان كاظم سادات اشكوري گردآوري و تنظيم شده است.
سادات اشكوري در اين كتاب سراغ افسانه هاي عاميانه در حوالي ابيانه رفته و از زبان پيرزنان و پيرمردان روستاهايي كه نام برده شد، اين افسانه و داستان ها را ضبط و تنظيم كرده است. او در مقدمه كتاب مي نويسد: " در 21 كيلومتري جاده نظنز -كاشان، جاده اي فرعي منشعب مي شود كه طول آن تا روستاي ابيانه 24 كيلومتر است. سه كيلومتر از اين جاده را كه پشت سر نهيم به روستاي هنجن مي رسيم، بعد روستاي يارند قرار دارد... دره برزرود بسيار زيباست...
 گردآورنده كتاب در مقدمه، اطلاعات جالب و ارزشمندي را از ريزش جمعيتي در روستاهاي يادشده ارائه مي كند و فقر و بيكاري را در اين روستاها، عاملي براي مهاجرت به شهرها عنوان مي كند و به واقع با ارائه اين اطلاعات سعي مي كند زنگ خطري را براي تهديد و از ميان رفتن فرهنگ و ادبيات بومي اين روستاها به صدا درآورد.
  
آنچه در وجه اول در اين كتاب جالب توجه به نظر مي رسد، زبان به كار رفته براي تنظيم اين افسانه هاست؛ زباني كه نه كاملاادبي و رسمي است و نه شكسته و عاميانه، بلكه در مرز اين دو نوع نوشتار است و به اين واسطه شيريني و جذابيت خاصي را براي خواندن كتاب فراهم كرده است. در واقع سادات اشكوري تلاش كرده تا به ظرف زباني خاص براي نقل اين افسانه ها دست پيدا كند؛ زباني كه تكيه كلام ها وغم اندوه، شادي ها و روياهاي آنها را در خود داشته باشد و به لحن روايي افسانه و مثل نزديك باشد...
 در كتاب افسانه دهستان برزرود چند افسانه، نزديكي و شباهت هايي به هم دارند و صرفا در نحوه روايت، فرق هايي در آنها ديده مي شود. گردآورنده كتاب اين افسانه هاي شبيه به هم را كه از زبان پيرمردهاي روستايي شنيده، در اين كتاب آورده است تا مخاطب كتاب، به برداشت ها و ايده هاي پنهان در اين افسانه ها پي ببرد. نكته جالب توجه ديگر در اين كتاب تصاوير زيبايي است كه نقاش خوب معاصر قباد شيوا براي كتاب كشيده است. نقاشي ها كه الهام گرفته از فضا و درونمايه افسانه هاي كتاب است، لذت بصري خاصي را در اين كتاب ايجاد كرده است. حضور اين تصاوير در كتاب ما را (ناخودآگاه) به ياد فرم و شيوه هميشگي كتاب هاي افسانه مي اندازد؛ تصاويري در كنار روايت ها كه از افسانه ها تجسم و تصوري را ايجاد مي كنند و مخاطب كتاب را به تصوير سازي از خوانده ها، هدايت مي كنند.

برزرود
  
 * گردآورنده: كاظم سادات اشكوري، نشر هزار، 1386

برگرفته از روزنامه اعتماد ملي - شماره 466 29/6/86 صفحه 11 (ادبيات) نويسنده: رضا قنبري

چهره برز در پاییز

برز

پاييز باشکوه ترين لحظه طبيعت،رنگين گمان الوان،فصلگاه شادي ابر و رقص باران،پاييز فصل من است...
گويند خزان را فراموش کن ولي پاييز فراموش ناشدني است و تو چه داني زچه رو پاييز فصل من است؟
اين روزها ياراني از دوردستهاي وطن وصف پاييز کنند و من حسرت نشين روياي ديدن دوباره پاييزي شوم که خواستني ترين فصل من است...
و اين سومين خزان غربت بدون رويت دلرباترين فصل روزگاران آغاز شده و من چله نشين تماشاي مکرر برگريزان پاييزم که صميمي ترين فصل من است... 
پاييز را دوست دارم نه بر آن سبب که چشمي بنوازد و نه زآن رو که اشکي زآسمانش بگريزد نه،پاييز هيمنه خاطرات ماندگار و جشنواره خيالي احساس،پاييز فصل من است...
گويي رب جليل منتهاي ذوق و سليقه خلقت خويش بر تارک پاييز گسترانيده و آنگاه که  درخت و گياه در هجرت مهر سبزه و حرارت تموز زانوي غم آغوش گيرند، زيبايي خزان همراه با اميد بهاري ديگر تحمل زمهريز آسان کند،پس پاييز فصل من است...
داني که چرا گشت جهان را دگر احوال عيانيش؟زيرا که بگسترد خزان راز نهانيش را شاعري زمزمه کرد که نمي داند پاييز فصل من است...
يادش بخير!از دامنه کوهساران مبتلا به پاييز زمان روانه مي شديم،چون نقطه هايي بر بوم نقش آفرينش قرار يافتيم،در امتداد افق و در لابلاي رنگدانه هاي پرشمارش درختان پاييز  روانه شديم و تو دانستي که پاييز فصل من است...
جانا! به پاييزگريزان،چه بي شمار و چه اندک گو که پاييز فصل من است...

برگرفته شده از وبلاگ حمید روحانی


برز

 

آغاز به کار سایت دهستان برزرود

برزرود

سايت برزرود بعد از ماهها انتظار به سرانجام رسيد.

معرفي بخش هاي سايت برزرود:

1.خانه : که در آن آخرين مطالبي که در سايت قرار گرفته مشاهده مي کنيد.

2.روستاهاي برزرود: شامل روستاهاي رودخانه برزرود مي باشد، براي مطالب هر روستا از وبلاگ ها و وب سايت هاي مربوط به آن روستا در اينترنت استفاده شده است . هر مطلب ديگري که دوستان علاقمند هستند که در بخش روستاي آنها درج شود مي توانند از طريق بخش ارتباط با ما در سايت با مديريت سايت ارتباط برقرار کنند و مطالب را در اختيار سايت قرار دهند.

3.اخبار: مي توانيد آخرين اخبار مربوط به برزرود را در اين بخش دنبال کنيد، براي ارسال اخبار خود از بخش ارتباط با ما استفاده نماييد و اخبار خود را براي ما ارسال نماييد.

4.گالري: در اين بخش عکس‌ها، صداها و فيلم هاي مربوط به روستاي برز قرار دارد.

5.معرفي برز : اين بخش به معرفي روستاي برز از جنبه هاي متفاوت مي پردازد، در اين بخش سعي شده است روستاي برز براي افرادي که اهل برز نيستند به طور کامل معرفي شود.

6.برز نامه : اين بخش مربوط به مسايل و اهالي خود برز مي باشد مانند محله ها، جوب بندي و ... و قصد اين بخش آشنا نمودن نسل جوان با اين مسايل و حفظ آنها براي نسل هاي بعد مي باشد.

7.فرهنگ واژگان : در اين بخش لغت هاي مورد استفاده در روستاي برز قرار دارد هدف از اين بخش جمع آوري لغتهاي برزي که به مرور زمان از بين خواهد رفت.

8.ميون ده : اين بخش همان طور که از اسمش پيداست محل تعامل اعضاي سايت با يکديگر است، اعضا مي توانند در اين بخش مطالب خودشان را قرار دهند و از نظرات بقيه دوستان استفاده کنند.

9.ثبت نام : در اين بخش افراد مي توانند فرم عضويت را پر کرده و عضو سايت برزرود شوند، در حال حاضر تمامي بخشهاي سايت براي تمامي افراد قابل رويت است، اما در آينده اي نزديک براي دسترسي به بعضي از قسمت هاي سايت عضو بودن در سايت لازم مي باشد.
يکي ديگر از اهداف ثبت نام شناسايي افراد و توانايي هاي آنها مي باشد، بنابراين سعي کنيد بخش هاي مربوط به ثبت نام را بطور کامل پر نماييد

10.ارتباط با ما : اين بخش محل ارتباط افراد با مديريت سايت مي باشد، افراد براي ارسال نظرات، پيشنهادات و انتقادات و ... ميتوانند از اين قسمت استفاده نمايند. حتما ايميل يا تلفن خود را درج کنيد تا مدير سايت بتواند با شما تماس برقرار کند.

سیر تاریخی روستای برز

برزرود

سابقه سکونت در روستاي برز از قدمت بسيار بالايي برخوردار است و طبق گفته افراد محلي سابقه شکل گيري آن به قبل از اسلام بر مي گردد.از نشانه هاي آن بقاياي قبرستان هاي زرتشتي ها و يهوديان در روستا مي باشد.
اين روستا در گذشته مرکز سابق بخش برز بوده است و بزرگان و نامداران زيادي را در دامن خود پرورش داده است. از جمله اين بزرگان مي توان به ميرزا ابوالمعالي وزير غلامان و تفنگچيان (وزير شاه عباس اول ) ، فرزندان وي که هر يک سمتي در دستگاه صفويه داشته اند ، مير ابوالعلي ، عموزاده مير ابوالمعالي ، وزير قورچيان شاه عباس اول و فرزندانش ميرزا محمد شفيع ، وزير قورچيان شاه صفي ، ميرزا محمد باقر ، وزير قورچيان شاه عباس دوم و فرزند زاده اش ، ميرزا محمد صادق ، وزير شاه طهماسب دوم اشاره کرد.

در مجموعه ناصري نسخه خطي از حسين بن ابراهيم خان اصفهاني(سال 1294 ه.ق) وجود دارد که راجع به برز چنين نوشته است:
برز در تحت قريه طره اتفاق افتاده ، در ميان دره کوه برز ، دهي است که در همه نطنز ، دهي به اين خوش آب و هوايي نيست، ييلاق است. تخميناً 300 خانوار بوده . مردم برز اناثاً و ذکوراً صاحب صوت مي باشند . باغات و اشجار ميوه از همه قسمي زياد دارد . به خصوص گلابي که خيلي زياد است . هم رودخانه دارد و هم قنات . از بالاي ده تا زير ده خياباني درست کرده اند که هر دو طرف آن چنار است. در پشت خيابان خانه از هر دو طرف ، پشت خانه ها باغات. يک روي خانه به خيابان و يک روي به باغات است. محصول شتوي ، گندم ، صيفي و جو حامض است.(حسين ابن محمد ابراهيم خان اصفهاني ، 1294 ، ص629)

با توجه به اين مباحث روستاي برز داراي قدمتي ديرينه و آباداني وصف ناپذيري بوده است. بقاياي ساختمان دبيرستان روستا ، پاسگاه و... نشان مي دهد که اين روستا از گذشته هاي دور مرکزيت بخش را بر عهده داشته و روستاهاي اطراف را تحت پوشش آموزشي و امنيتي داشته است.
از جمله دلايل مسکون شدن اين روستا ، منابع آب و خاک مناسب بوده است و در طول قرن ها منجر به تداوم زندگي در روستا شده است.
به طور کلي مراحل توسعه و گسترش روستا را مي توان به سه دوره تقسيم کرد. در دوره اول اول که شکل گيري هسته اوليه و مرحله اول توسعه است عمدتاً منطبق بر محله گريند در قسمت جنوب روستا است و سيل سال 1335 بسياري از بناهاي اين قسمت را ويران کرده است. مرحله دوم عمدتاً در قسمت هاي جنوبي تر که با ارتفاعات پشت قلعه محدود مي شود ، گسترش يافت و نهايتاً مرحله سوم توسعه در شمال روستا يعني بالادست جاده کنوني گسترش يافت که امروزه بيشترين مساکن نوساز روستا در اين قسمت ها قرار دارد.

موقعیت جغرافیایی برز

برزرود

روستاي برز در استان اصفهان، شهرستان نطنز، بخش مرکزي و دهستان برزرود قرار گرفته است. برز در 40 کيلومتري شمال غرب نطنز، 20 کيلومتري غرب اتوبان کاشان – اصفهان و 80 کيلومتري جنوب غرب کاشان قرار دارد. دهکده برز که از سر سبزي چشمگيري برخوردار و مرکز سابق بخش برزرود بوده است، بين طره و کمجان قرار دارد، فاصله آن تا طره سه کيلومتر و تاکمجان 8/1 کيلومتر است.
روستاي برز روستاي کاملاً دره اي است که از شرق به غرب کشيده شده است. جاده بين روستايي که روستاهاي ابيانه، طره، برز، يارند و هنجن را به مراکز بالا دست ارتباط مي دهد، از وسط روستاي برز مي گذرد و آن را به دو قسمت شمالي و جنوبي تقسيم کرده است. قسمت جنوبي روستا عمدتاً مساکن قديمي و سنتي روستا قرار دارد و بيشترين بناهاي تخريبي و مرمتي در اين محدوده استقرار دارد. قسمت شمالي بافت جديد روستا است که در دهه هاي اخير توسعه يافته است و بيشترين مساکن نوساز روستا در آن قرار دارد و معابر آن عريض تر است.

از ابتدا تا انتهاي روستا (شرق به غرب) باغات روستا قرار دارد و بسياري از مساکن در دل همين باغات مي باشند و سيما و منظر زيبايي به روستا داده است. دو طرف روستا در شمال و جنوب ارتفاعات زيادي قرار گرفته که توسعه روستا را به سمت شمال و جنوب با محدوديت مواجه کرده است.

برز معماري زيباي طبيعت و زيباترين روستاي كاشان

نمایی از روستای برزرود

روستاي برز از توابع بخش مركزي شهرستان نطنز و در 165 كيلومتري اصفهان واقع شده است. برز يا برزرود، با مساحتي حدود 20 هكتار يكي از زيباترين روستاهاي منطقه نطنز و كاشان است.
در زمان صفويان يكي از وزراي شاه عباس صفوي به نام «ميرزا باقرخان» اين روستا را براي سكونت انتخاب كرد و اين امر باعث رونق اقتصادي برز شد.بعد از مدتي، مركز فرمانداري منطقه به اين روستا منتقل شد.
آب و هوای روستای برزرود

آب و هوا
آب و هوا در ناحيه اي كه روستاي برز واقع شده است در فصول مختلف سال، نيمه معتدل و خشك كوهستاني است و اطراف اين روستا را كوه هاي هيمند، وردشت، تخته سرگر احاطه كرده‌اند. اين روستا همچنين، داراي منابع غني آب معدني مي‌باشد كه شامل چشمه ها و قنات‌هاي متعدد است. در ميان روستا، جويبارها و رودهاي كوچكي جريان دارد،كه از رودخانه برزرود منشعب مي شوند و يا به آن مي‌پيوندند و همچنين،نام دره برزرود كه اين روستا درآن قرار گرفته و نام خود روستا از اين رودخانه است.
بافت قدیمی روستای برزرود
فرهنگ، معيشت و آيين‌ها
مردم روستاي برز به زبان پهلوي (فرس قديم) و فارسي سخن مي‌گويند. آنها مردمي فرهنگ دوست و دانش‌پرورند. در حدود هشتاد سال پيش كه تعداد مدارس كل ايران شانزده عدد بيشتر نبود، بزرگان اين روستا اقدام به بناي يك مدرسه كردند و بعد از مدتي دبيرستان روستاي برز نيز ساخته شد. از اين اهالي دانش‌دوست، داستانها و افسانه‌هايي نيز نقل شده است كه در كتاب افسانه‌‌هاي دهستان برزرود گردآوري شده است.
براساس نتايج سرشماري سال 75 روستاي برز 119 نفر جمعيت داشته است. بيشتر مردم روستاي برز به زراعت و باغداري مشغول‌اند و انواع ميوه‌ها همچون: گلابي، خرمالو، به، سيب، زردآلو، بادام و گردو از محصولات باغي اين روستا به شمار مي‌رود. گندم و جو و صيفي‌جات و سبزيجات نيز مهم‌ترين محصولات زراعي برز هستند.
امام زاده روستای برزرود

چشم‌اندازها و آثار تاريخي
معماري زيباي برز به طور طبيعي شباهت بسياري به معماري دهكده‌هاي گردشگري دارد و بافت مسكوني آن، نشان‌دهنده تاريخ كهن روستا است، همچنين چشم انداز باغات ميوه، با شكوفه‌هاي رنگارنگ و عطرآگين در فصل بهار و درختان پر از ميوه در فصل تابستان، معماري صخره‌اي نزديك روستا و ارتفاعات سنگي مشرف بر آن، از ديگر جاذبه‌هاي طبيعي اين روستا است. در بافت قديم روستا، حمام قديمي و تاريخي كه به خزينه معروف است و بقعه سه تن از فرزندان امام موسي كاظم(ع)، شاه‌زاده اسماعيل(ع)، بي بي حليمه خاتون(س) و شاه‌زاده اسحاق(ع) قرار دارد. اين بقعه تاريخي كه به تازگي و با كمك‌هاي مردمي و سازمان گردشگري استان مرمت شده است،گنبدي مخروطي شكل دارد و سقف و ستونهاي آن همانند مسجد جامع ابيانه از چوب گردو ساخته شده است. در درون اين امام‌زاده منبري منبت كاري شده و با قدمتي طولاني مربوط به قرن ششم هجري قرار دارد كه تاريخ ساخت آن بر روي منبر سال 543 هجري حك شده است. در محل قبرستان اين روستا و در مسير جاده اصلي برز مكاني تاريخي و با قدمتي طولاني به نام قدمگاه قرار دارد كه به زيبايي‌هاي اين روستا افزوده است.
نقشه راه روستای برزرود
مسيرجاده دسترسي
در 21 كيلومتري جاده نطنز- كاشان جاده‌اي فرعي به سمت ابيانه منشعب مي شود، بعد از پاسگاه نيروي انتظامي برزرود،روستاي هنجن قرار دارد از هنجن جاده دو قسمت مي شود: يك جاده مستقيم به سمت ابيانه و جاده انحرافي سمت چپ به سمت چيمه مي رود. در مسيرجاده ابيانه، روستاهاي هنجن، يارند،كمجان، برز، طره و ابيانه قرار دارند كه در اين مسير بيست كيلومتري منطقه ديدني و زيبايي به نام برز وجود دارد.

شعری از میرزا محمد باقر حسینی در وصف نطنز





کجا همچون نطنز ما مکاني در جهان باشد      
                            که درهر کوچه آن چشمهء حيوان روان باشد

برد ميراث ، چون همسايه نيک افتاد در عالم ؛          
                   توان گفتش که خاکش آبروي اصفهان باشد

ز بس پيوسته آب زندگي در پاش مي غلتد          
                       اگر عمر خضر باشد نهالش را ،جوان باشد

نهالش خنده بر بي برگي گردون زند هر دم       
                          زند صد طعنه بر گل،چون نهالش در خزان باشد

ز بس پيوسته مي آيد به سوي بوستان آبش   
                           توان گفتن که هر جوئيش عمر  جاودان باشد

عجب نَبود اگر دلگير نگذارد حريفان را     
                                    زمينش جسم پاک و آبش ،از صافي ،روان باشد

سر مويي بدي پيدا نگردد در سرا پايش 
                                    سرا پايش ز چشم تنگ بدبين در امان باشد

گشاد عقده دل باشد اندر دشت وصحرايش 
                               نه تنها گوشه هايش جاي عيش ميکشان دارد

شعری از سيد شمس الدّين حسينى برزى در وصف روستای برز



برز

اى   برز  اى  غنوده   به  دامان  كوهسار

اى جلوه ات فزون شده از آب چشمه سار

خواهم كنم به  وصف  تو آغازى از سخن

جويم  مدد  ز حق  كه  شمارم  يك از هزار

 ***

اول    حدود اربعه ات   مى كنم     بيان

خوش در ميان درّه و كوهى تو  در حصار

اندر     شمال     قلّه ى    هيمند  سر فراز

پر  بر گشوده   همچو  عقابى   گه  شكار

***

آبشخورى    و   مرتع   زيبا    كنار آن

پر آب  و بوته  و گياه ، مسمّا به دينمار

لب اشتر است ولَشتر ووَردشت ولاچيان

باران  و  سيل كرده به رخسارشان شيار


***


آن گه جنوب تخته سركل وسرسول و پشت لا

كروند  و سور  و حوض  شفا بخش   آب مار

از غرب ، قريه طره مشرِف  به  باغ  و  دشت

كمجان به  شرق ، ذيل  تو جا كرده  اختيار

 ***

ياد    از   محلّه هاى      قديميت    مي كنم

بالا ده  و  ميان ده  و   پچّاد    و   پا چنار

گِريند  و تودِه       و   دَر هربا و   پَل مويز

بَرلا    و  عابدان    و   در كوره  در حصار

***

نام   از  باغ   و  دشت  بگويم   فزون شود

ناچار    مى كنم   سخنم   را   به   اختصار

سرسول   و  دشت مرشد   و   استخر بنگله

كاكون   و  درّه پَدره  ،   رود  و   گزكَمار

***

كَفتاره  و پَلَته  و  تى تيش  و  زاديان

لاجاره  و  ممئوئى  و   ميرانه   پاگدار

شهره  شده  نطنز  به  لطف  گلابيت

بايد رهين بود به تو زين كسب اشتهار

***

اهدا نموده اى تو به هر شهر و هر ديار

بادام   و گردو   و  انواع    خشكبار

از  ميوه ها  هر چه بكارى   ثمر  دهد

آلوى زرد  و  قيسى  و  انگور  آبدار

***

صيفى اگر به خاك تو كارند  بر دهند

سبز وشكيل وگل به از بوته ى  خيار

اشجارت از بلندى قامت قيامت است

بيد   و  كبوده   و  تبريزى   و  چنار

***

اين ها كه گفته ام  همه شد  مطلع  بيان

يك  از  هزار  گفته  نيايد   دراين  شمار

چون خاك توست مشهد شهزادگان دين

بر خود  ببال برز  از  اين  عزّ  و افتخار



بهر  حمايت   سه تن   از  نسل بوتراب

جمعى ز  ساكنين  نوكرند  و جان نثار

از   ميهمان  حمايت  جانانه  كرده اى

چون  شير  در  مقابل  حكام   نابكار

مدفون  شدند  در كفت  زبده مردمى

اشخاص  با فضيلت  و  ايمان  و اعتبار

خالى  نبوده اى  تو  ز  مردان   با هنر

زين  مدّعا  دليلى  بسى  هست آشكار



آن    منبر    بلند   و   عظيم   منبّتت

نه  قرن  پيش  ساخته   نجّار   اين ديار

بست  است  مسجد مست تو  از قديم

آثارى  از  گذشته ى   پيران   هوشيار



بر گِرد  مسجد  است  درختان سالدار

خاصه چنار لنگه  و  آن هيبت  و وقار

جاي تأسّف است كه ايوان و مدخلش

آسيب سخت ديده و داده ز كف مهار



تالار، خود نشانه اى از عهد باقر است

دستور  مرد شاعر  و خلد  آشيان قرار

ديگر    عمارتين    و    بناى   مجلّلش

يادى  ز ميرابوالمعالى  و  اولاد  آن  تبار



جزئى بناكه مانده از آن حوضخانه است

هشتى  با شكوهِ  پر  از نقش  و  پر نگار

زحمت كشيده اند همه ى  اهل   اين ديار

بر   پا    نموده اند    بناها    به   يادگار



لطف  طبيعت  اَر چه  تو  را  شامل آمده

گاهى سبكسرى كند  اين چرخ كج مدار

باران كه  رحمت است گهى نعمت  آورد

در بسترگل است  گهى  جاى  پاى  خار

از   آوَغوز   سيل   عظيمى   روانه   شد

بستر يكى يمين شد و  وان  ديگرى  يسار

در كام  خود  كشيد  دو مرد و چهار زن

چاره   نبود   بهر  كسى  جز  كند   فرار



ويرانه كرد  خانه و كاشانه  را  عجيب

بر پاى  خود  نماند  يكى  سرپناه  و دار

گرمابه ها، مسجدو مكتب ، خراب شد

تنهابه جاى ماند آنچه كه داشت دركنار



پرسنگ ولاى گشت همه باغ ودشت تو

از  ريشه  كند  و  برد  درختان   باردار

احشام نيز طعمه ى  سيلاب  و آب شد

از گاو ميش  و برّه  و  مركوب  راهوار



شد  هاله اى  ز غم به رخ ساكنين پديد

هر يك به آه  و ناله  و چشمان  اشكبار

خانه خراب است وباغ خراب است ودل خراب

بعضى   به   حالتى  كه   نمايند   انتهار



تاريخ  سيل  سى  و يكم  زان  ماه  تير

سيصد با  هزار و پنج  در هفت بر شمار

ناگه  اميد   بر  دلشان   زد   جوانه اى

كردند    طبيعت   سرسخت    كارزار



از  همّت   بلند   عزيزان   دوباره   شد

آباد  و  بر قرار  ز  تصميم  و  پشتكار

برخاستند مرد و زن  و پير  و هم جوان

پاك و تميز كرد و زدود از از رخت غبار

هم  مسجد  و حسينيه   از نو   بنا نهاد

حمّام   و  مدرسه   كاريز   و   جويبار

اشجار  نو   به   بر  و  باغ  بر  نشاند

سيب و هلو و گردو بر گردشان حصار



چندى بدين  روال  چو بگذشت  آفتى

آمد پديد  و گشت بسى دور از انتظار

آن عشق وشوروشوق مبدّل به يأس شد

جامت شكست وريخت مى،نشئه شدخمار



آن سادگى و لطف و محبّت ضعيف شد

آز و طمع  فزون  شد ، معبود شد دلار

قوت هميشگى كه بود نان گرم  و داغ

نانواى  ده نپخت  و دمر كرد  آن تغار



آش حليم   و كاچى  و شولى و اشكنه

ديگر  كسى  نديد  سر  سفره ى  نهار

اشجار  بى ثمر شد  و ديوار ها  خراب

يا باير و تهى ست  زمين يا كه مرغزار



بهر  زيارت   تو  اگر   بخت   يار  شد

آرم   زشهر  ميوه  و آجيل  و خواربار

نيروى كار ترك وطن كرد و شد غريب

بر جاى ماند  پيرزن  و عدّه اى  صغار



شد زندگى مدرن وتجمّل به رسم غرب

توليدمان همان كه بد ازعهدسنگ و غار

اى خر سوار  هر چه  بتازى  نمى رسى

برگرد پاى آن كه به موشك شده سوار

شش  اسبه  رفته  قافله  و مانده ايم  ما

برخيزودوركن زخوداين عيب وننگ وعار

طرحى زنو در افكن بشتاب  اى رفيق

تا بيش  از اين  عقب نمانى  ز روزگار



توليد هاى  نو  تو  به   بازار  عرضه  كن

علم است زندگى  و تلاش است  و ابتكار

اى هم وطن ،وطن به تومحتاج گشته است

دست كمك  به  مام  وطن  زاستين  برآر



«در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست»

بر  پاى  خيز  و  همّت  و  مردانگى  بيار

اى برز زنده مانى  و  جاويد  و  برقرار

شاداب  و سر فراز  و  توانا  و  كامكار

برزى دوباره برز به سامان خود رسد

با عزم جزم و كوشش و توفيق كردگار

گونه های جانوری روستای برز

گراز

مهمترین گونه های جانوری محدوده مورد مطالعه قوچ، آهو ، میش، روباه، شغال، گراز، خرگوش ، کوله تکنه ، سگ گرگ می باشد. پرندگان محدوده نیز شامل گنجشک سانان، کلاغ جاره و ... قابل ذکر هستند.

گاو
شغال
قوچ

مراسم جیرجیرونه روستای برز

جیرجیرونه

با فرا رسیدن شب ماه مبارک رمضان، کودکان هر محله پس از افطار به صورت دسته جمعی و در پرتو نور مهتاب مراسم جیرجیرونه را آغاز می کردند.

دسته کودکان به در خانه های مردم روستا رفته و خواندن اشعاری را شروع می کردند و این شعر خوانی را یکی از خوش صداترین کودکان با صدای رسا اجرا می کرد بدین شرح:




جیر جیرونه                        و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند، ها.ها
حلوا گرونه                         و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند، ها.ها
حلوای طنطنانی                 و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند، ها.ها
تا نخوری ندانی                  و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند، ها.ها
تنباکو را گل نم کن              و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند، ها.ها
آتش از سرش کم کن          و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند، ها.ها
تا ما بکشیم دودی              و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند، ها.ها
آواره شویم زودی                و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند، ها.ها
دَسا دَرارو کیسه کن          و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند، ها.ها

اشرفی ها رو خورده کن       و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند، ها.ها
قسمت ما رو در خونه کن     و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند، ها.ها

اگر صاحبخانه پسر بزرگی داشت، نام او را در شعر خود می آوردند. مثلاً اگر پسر صاحباخانه عباس نام داشت سردسته یا خواننده اشعار می گفت
عباس آقا خان شمایید              ها.ها
نارنج دست شاهید                  ها.ها
از خانه در نیایید                       ها.ها
مردم شما را می بینند              ها.ها
از حضرتت می میرند                 ها.ها

اگر صاحبخانه مردی روحانی بود، به جای اشعار فوق یکی از سوره‌های کوچک جزو سی‌ام قرآن کریم را می خواندند، مثالاً سردسته میگفت
و الشمس و ضحها                  ها.ها
و القمر اذا تلیها                      ها.ها
و النهار اذا جلیها                      ها.ها
و الیل اذا یغشها                     ها.ها
و تا پایان سوره به شرح فوق تلاوت می‌شد.

چنانچه صاحبخانه ای برخورد نامناسبی می کرد و یا نسبت به آن‌ها بی اعتنایی می کرد، اشعاری در هجم او میخواندند: مانند شعر زیر
تغار پر از خمیره                      ها.ها
صاحب خانه بمیره                  ها.ها
سبد پر از ذغاله                     ها.ها
صاحبخونه شغاله                    ها.ها

و گاهی نیز اشعار زیر را می خواندند.

رمضانم رمضانم رمضان           ها.ها
رمضان آمد با سیصد سوار       ها.ها
رمضان آمد و گفت روزه بدار      ها.ها
گر روزه نگیری کافر می شوی   ها.ها
گر روزه بگیری لاغر می شوی   ها.ها

 و بعد از آن دوباره جیرجیرون را می خواندند.

و اشعار دیگری از همین گونه که کودکان می خواندند، ضمناً از کودکان یاد شده با آجیل پذیرایی می‌شد.
منبع : میراث فرهنگی نطنز نگارش سیدحسین اعظم واقفی، ناشر انجمن میراث فرهنگی نطنز

مراسم سوگواری ایام محرم روستای برز

محرم

درساليان گذشته درشب هاي دهه اول محرم مراسم سوگواري در امامزاده اسماعيل برگزار مي‌شد. در داخل ساختمان امامزاده جاي افراد و طايفه ها برحسب سن و مقام اجتماعي مشخص بود و هر کس در جاي خود مي نشست. افراد در دسته هاي عزاداري با چراغ و مشعل در حال سينه زني و نوحه خواني از چند محل به سوي امامزاده حرکت مي کردند. پس از رسيدن به آنجا مردان در طبقه همکف در جاي خود و زنان در غرفه (صفه) هاي فوقاني مي نشستند.
عده اي مشخص که پاي منبر مي نشستند اشعاري را به عنوان «پيش واقعه» با آهنگي موزون و جالب مي خواندند و به اصطلاح مجلس را آماده مي کردند، سپس خطيبان و روضه خوان ها و مداحان به سخنراني و مداحي مي پرداختند. اگر روضه خوان يا مداحي به مجلس شور و حالي مي داد براي تهيج بيشتر افراد، چراغ ها را تا پايان برنامه او خاموش مي کردند.
در پايان، سينه زني و نوحه خواني اجرا ميشد. پذيرايي با چاي انجام ميگرفت و هر شب يک نفر عهده دار اين کار ميشد و قند و چاي لازم را قبلاً به محل امامزاده مي فرستاد. علاوه بر چاي با نذري هاي ارسالي خانواده ها نيز ار مردم پذيرايي مي شد.
البته اوج اين مراسم در شب نهم و دهم بود. شب يازدهم نيز مراسم شام غريبان پيش از شروع روضه خواني و مداحي در پيرامون امامزاده و در تاريکي اجراي ميشد.

در روز تاسوعا علمي چوبي به بلندي حدود چهار متر که در بالاي آن چند شاخه دارد و با پارچه نفيس و رنگارنگ پوشش داده شده و عمامه سبز در بالاي آن و وسط آن قرار دارد از محله سرده به حرکت در مي آوردند و دسته هاي سينه زن به دنبال علم به راه مي افتند و با ترتيبي خاص به محله هاي مختلف روستا مي روند. در برابر هر خانه اي که نذرهايي براي دسته هاي سنيه زن مي آوردند جمعيت توقف کرده و از نذورات استفاده مي کنند، سپس براي اهل خانه دعا و براي درگذشتگان آنان طلب آمرزش مي‌شود و سپس فاتحه ميخوانند. اين مراسم از صبح تا نزديک غروب ادامه مي يابد.

در روز عاشورا علاوه بر علم، کتل (علامت) و نخل نيز به مراسم اضافه مي شود اين نخل که پس از آذين بندي وزني حدود 500 کيلوگرم دارد توسط افراد مخصوصي که از چند طايفه هستند حمل مي شود.
اين عده صبح عاشورا پس از آذين بندي نخل هر چند نفر براي خوردن صبحانه به خانه يکي از افراد سرشناس يا روحانيان روستا مي روند. پس از صبحانه آن افراد به اتفاق صاحبخانه به محل استقرار نخل مي آيند. پس از تجمع افراد با شور و حالي وصف ناشدني حمل کنندگان نخل، آن را به دوش گرفته، اين افراد در هر نوبت ده نفر مي باشند که در مکان هاي معين نخل را از افرادي که آنرا بدوش گرفته اند تحويل و به دوش مي گيرند. علاوه بر اين افراد، يک نفر که او را «بابا» خطاب مي کنند فرماندهي اين عده را به عهده دارد و در جلو نخل حرکت مي‌کند، با دستورهاي خود به حاملين نخل تعادسل نخل حفظ مي شود. اگر اتفاقاً در محله اي يا در برابر خانه اي تعادل نخل بهم خورد اهالي آن محل يا خانه اين عمل را به فال بد گرفته و براي رفع نحوست آن فوراً گوسفندي را جلوي نخل سر مي برند ، در مسير حرکت نخل نيز تعداد زيادي گوسفند قرباني مي کنند که به وسيله متصديان نخل جمع آوري و بهاي گوشت آن صرف خريد لوازم نخل و حسينيه مي شود.

مسير حرکت نخل و مردم در روز عاشورا بين دو قبرستان روستا مي باشد و هنگام ظهر در برابر امامزاده اسماعيل متوقف شده و ناهار را به طور دست جمعي مي خورند. اين ناهار يا توسط يک نفر يا چند نفر از مردم روستا تهيه مي‌شود. ناهار معمولاً پلو و خورش مي‌باشد. پس از خوردن ناهار، دوباره سينه زن ها و نخل و علم و کتل آغاز مي شود. اين مراسم تا حدود ساعت چهار بعد از ظهر ادامه مي يابد. در ساليان گذشته مراسم تعزيه يا شبيه خواني نيز در دهه اول محرم در روستاي برز انجام مي‌شد.

منبع : میراث فرهنگی نطنز نگارش سیدحسین اعظم واقفی، ناشر انجمن میراث فرهنگی نطنز

امامزادگان اسماعیل و اسحق و حلیمه خاتون روستای برز

برزرود

از آثار به جای مانده در روستای برز بقعه قدیمی امامزادگان اسمعیل و اسحاق و حلیمه خاتون می باشد که دو چنار کهنسال بر محوطه جلوی در ورودی آن سایه گستر شده است. فضای داخلی امامزاده به ابعاد 40/10*30/14 متر مربع می باشد که سقف و ستون‌های سیزده گانه آن به مانند ابیانه از چوب ساخته شده است.

بخشی از رواق امامزاده اسمعیل و اسحاق و حلیمه خاتون از ستون های چوبی موجود ده عدد آن هشت ضلعی و قدیمی است با قطر متوسط 16/1 متر که  فاصله آن‌ها از یکدیگر 90/2 متراست. ستون ها و سقف امامزاده در اثر سیلاب سال 1335 صدمه بسیاری دید و تنها بخشی از قاب چینی سقف محاری بالای ضریح که دارای نقوش هندسی است، سالم مانده است.
تیر و تخته‌های سقف دارای نوشته های بسیاری است که در اثر سیل تقریباً محو و ناخوانا شده است.
روی یکی از ستون های نزدیک ضریح کتیبه ای چوبی به اندازه 5/11 * 5/20 سانتیمتر جاسازی شده که دو بیت زیر به خط نستعلیق، در آن کنده کاری شده است.
نجار چو کرد کشته فیض، درو
ز استاد محب حساب جستم گفتا‌
من هم پی تاریخ نمودم یک و دو
کردم آباد فرش مسجد از نو


درهای چوبی داخل رواق:

داخل رواق امامزاده دو در چوبی با مشخصات زیر قرار دارد:

1- در کنار رواق، در چوبی دو لنگه ای به دیوار تکیه دارد که تنکه ها و آلات چینی های یک لنگه آن ریخته است. ای در که ورودی رواق بوده در اثر سیل متلاش شده است و علاوه بر منبت کاری، دارای نوشته هایی به شرح زیر می باشد:
«ساعی هذا الباب الصدر الکبیر عمادالدین پهلوان ابن علی پهلوان مرتضی برزی غفرالله له. عمل استاد محمد شاه ابن استاد حیدر کرمانی. فی شهر سنه ثلاث و سبعین و سبع مائه (773) العبد محمود بادی».
ای در قدیم اکنون نه تنها از هم پاشیده شده، بلکه در معرض پوسیدگی نیز قرار دارد. بنابریان جا دارد که نسبت به تعمیر و مرمت اساسی آن اقدام شود.
2- در چوبی ورودی شرقی: ورودی شرقی رواق دارای در دو لنگه ای به ابعاد 06/1*06/2 متر است که بخشی از نوشته های منبت کاری آن در اثر مرور زمان و عوامل جوی و سیل محو شده و نوشته های باقی مانده بدین شرح است:
«وقف مسجد جامع کرد فخرالماجد محمد حسین ابن حسین برزی. عمل استاد تاج الدین ابن استاد ولی الدین نجار. حفظهماالله و به خط علی ابن فخرالدین اقدیسی».
به لنگه سمت راست، جملات شهادتین و علی ولی الله نیز کنده کاری شده است.
گر چه بخشی از نوشته های این در که احتمالاً حاوی تاریخ ساخت بوده است در اثر سیل از بین رفته است، ولی با توجه به متن کتیبه چوبی که به ستون منبر آویخته شده و تاریخ ساخت کتیبه را 792 هـ . ق ذکرکرده است و از پدر تاج الدین به عنوان مرحوم استادولی یاد کرده، اما در نوشته های این در، هم پدر تاج الدین را، استاد ولی ذکر کرده می توان نتیجه گیری کرد که به هنگام ساخت این در توسط تاج الدین، پدر او استاد ولی در قید حیات بوده است، به عبارت دیگر این در قبل از سال 792 هـ . ق ساخته شده است.

منبر چوبی:
مهمترین اثر تاریخی این امامزاده منبری چوبی است که در اثر سیل سال 1335 از هم پاشیده شد و سالیان درازی قطعان آن، در گوشه رواق انباشته شده بود.
این منبر دارای منبت کاری های ظریف و طرح و نقش های گوناگون است. بر ستون های دیواره کنار پله ها و مسند آن آیات قرآنی کنده کاری شده، و دارای کتیبه‌ای است که در آن نام بانی و تاریخ ساخت که سال 543 هـ . ق است درج شده است. عبارت کنده کاری بر روی منبر چنین است:
«… هذا المنبر الضعیف المذنب، محمد بن ابوالقاسم بن الحسین بین عیسی غفرالله له به تاریخ شهر ربیع الآخر سنه ثلاث و اربعین و خمسمائه» 543 هـ . ق
چون بیم گم شدن این قطعات می رفت نامه ای به شرح زیر حضوراً تقدیم مدیر وقت اداره کل حفاظت آثار باستانی و بناهای تاریخی ایران کردم که در اثر پی گیری های مکرر و حست نیت مسئولین امر، منبر به اصفهان حمل و مورد تعمیر اساسی قرار گرفت و به امام زاده برز برگشت داده شد.
کتیبه چوبی مورخ 792 هـ . ق

در کنار دیواره منبر مذکور کتیبه چوبی جداگانه ای قرار دارد که متن نوشته های آن بدین شرح است:
«بذکرالله اعلی بفیض و فضل حضرت الهی و امداد کرم نامتناهی…
این صفحه مبارک را … استاد الاجل تاج الدین ابن مرحوم استاد ولی نجار بکد یمین و عرق … فی شهر رجب المرجب سنه اثنین و تسعین و سبعمائه 792 هـ . ق»

برزرود

وضعیت اقلیمی روستای برز

برزرود

برای بررسی وضعیت اقلیمی روستای برز داده های آماری ایستگاه سینوپتیک نطنز استفاده شده است. این ایستگاه در طول جغرافیایی 33 درجه و 32 دقیقه عرض شمالی و 51 درجه و 56 دقیقه طول شرقی در ارتفاع 1800 متری قرار گرفته است.

دما
بررسی وضعیت دمای محدوده مورد مطالعه نشان دهنده اعتدال نسبی دما می باشد به طوری که دمای سالانه برابر با 3/14 درجه سانتیگراد می باشد. گرمترین ماه سال 8/25 درجه سانتی گراد در تیر ماه و پس از آن مرداد و خرداد با 2/25 و 5/23 درجه سانتی گراد قرار گرفته اند. سردترین ماه سال دی ماه با 8/1 درجه سانتی گراد می باشد و بهمن و اسفند با 4/3 و 5/8 درجه سانتی گراد بعد از دی ماه سردترین ماهها می باشند.
حداقل مطلق دما 18- درجه در دی ماه و حداکثر مطلق دما در مرداد و شهریور با 5/42 درجه سانتی گراد گزارش شده است.

بارندگی
بررسی وضعیت بارندگی ایستگاه نطنز نشان دهنده خشکی هوا و قلت بارندگی در محدوده مورد مطالعه است. متوسط بارندگی سالانه ایستگاه فوق، 7/131 میلیمتر می باشد و اسفند با 6/26 میلیمتر پربارانترین ماه و شهریور بدون بارندگی می باشد.
از نظر فصلی، 7/67 میلیمتر از 7/131 میلیمتر بارندگی سالیانه در فصل زمستان، 7/29 میلیمتر در فصل پاییز، 1/33 میلیمتر در بهار 2/0 میلیمتر در تابستان می بارد. در محدوده مورد مطالعه تعداد روزهایی که در آن بارندگی بیشتر یا مساوی 10 میلیمتر گزارش شده باشد، به طور متوسط 5 روز در سال است که رخداد آن در هر یک از ماههای دی، بهمن، اسفند، اردیبهشت و آذر یک روز می باشد.
تعداد روزهایی که در آن بارندگی بیشتر و یا مساوی 5 میلیمتر گزارش شده باشد، به طور متوسط 10 روز در سال می باشد که رخداد 2 روز آن در ماههای دی، بهمن و اسفند و وقوع یک روز آن در هر یک از ماههای فروردین، اردیبهشت، آبان و آذر است.
تعداد روزهایی که در آن بارندگی بیشتر و یا مساوی یک میلیمتر گزارش شده باشد، به طور متوسط 17 روز در سال است که رخداد 3 روز آن در ماههای دی، بهمن و اسفند، دو روز آن در ماههای فروردین، اردیبهشت و آذر و یک روز آن در ماههای مهر و آبان است.
بیشترین بارانی که در مدت 24 ساعت باریده باشد، 1/37 میلیمتر است که در آذر به ثبت رسیده و بیشترین روزهای بارانی محدوده مورد مطالعه 3 روز است که در ماههای دی، بهمن و اسفند اتفاق می افتد.

رطوبت هوا
- میانگین ماهانه رطوبت نسبی:
میانگین ماهانه رطوبت نسبی در فصل زمستان در دی ماه 62 درصد، در بهمن ماه 59 درصد و اسفند ماه 51 درصد می باشد.
در فصل بهار در فروردین ماه 43 درصد، در اردیبهشت 38 درصد و در خرداد 30 درصد است.
در فصل تابستان در تیر ماه 29 درصد، در مرداد 30 درصد و در شهریور 34 درصد می باشد.
در فصل پاییز در مهر ماه 42 درصد، در آبان 51 درصد و در آذر 59 درصد می باشد.
میانگین سالانه این پارامتر 44 درصد می باشد.
- میانگین حداکثرهای نم نسبی:
میانگین حداکثرهای نم نسبی به شرح زیر می باشد:
در فصل زمستان: در دی ماه 75 درصد، در بهمن ماه 74 درصد و در اسفند ماه 66 درصد می باشد.
در فصل تابستان: در فروردین ماه 58 درصد، در اردیبهشت ماه 52 درصد و در خرداد ماه 41 درصد می باشد.
در فصل تابستان: در تیر ماه 41 درصد، در مرداد ماه 42 درصد و در شهریور ماه 47 درصد می باشد.
در فصل پاییز: در مهر ماه 56 درصد، در آبان ماه 65 درصد و در آذر ماه 71 درصد می باشد.
میانگین سالانه این پارامتر 57 درصد می باشد.

باد
شرح ماهیانه بادهای غالب به صورت زیر می باشد:
در فصل تابستان : جهت باد غالب در دی، بهمن (شمالی) و در اسفند غربی بوده و میانگین سرعت آن در دی ماه 6/2 متر بر ثانیه با 4/1 درصد وقوع، در بهمن 6/3 متر بر ثانیه با 6/2 درصد وقوع، در بهمن 5/5 متر بر ثانیه با 1/4 درصد وقوع و درصد وقوع باد آرام در دی ماه 7/39، در بهمن 1/86 و در اسفند 3/80 درصد از کل باد اندازه گیری شده می باشد.
در فصل بهار : باد غالب در فروردین با جهت غربی و سرعت 1/5 متر بر ثانیه، در اردیبهشت با جهت شمالی و سرعت 6/3 متر بر ثانیه و در خرداد با جهت شمال شرقی و سرعت 7/3 متر بر ثانیه می باشد که درصد وقوع آنها به ترتیب 8/4، 6/5، 4/4 از کل باد است و میزان باد آرام در این فصل 8/73 درصد برای فروردین، 74 درصد برای اردیبهشت و 7/79 درصد برای خرداد است.
در فصل تابستان : جهت باد غالب شمال شرقی بوده و میانگین سرعت آن در تیر ماه 8/3 متر بر ثانیه، در مرداد 5/3 متر بر ثانیه و در شهریور ماه 8/2 متر بر ثانیه می باشد که به ترتیب 8/5، 9/5 و 9/2 درصد از کل بادهای اندازه گیری شده می باشند و میزان باد آرام در این فصل در تیر ماه 2/79، در مرداد 8/77 و در شهریور 7/87 درصد از بادها می باشد.
در فصل پاییز: در مهر ماه سرعت و جهت باد غالب 3 متر بر ثانیه در جهت شمالی، در آبان ماه 7/2 متر بر ثانیه در جهت شمالی و در آذر ماه 3/2 متر بر ثانیه در جهت شمال شرقی می باشد که درصد وقوع آن به ترتیب 2/2 درصد، 4/1 درصد و 3/1 درصد است و باد آرام در مهر ماه 2/89 درصد، در آبان ماه 4/93 درصد و در آذر 8/94 درصد می باشد.