مراسم عروسی در روستای برز

عروسی

در روستاها به علت کوچک بودن محيط و شرکت همه مردم در کار کشاورزي و باغ داري، پسرها و دخترها با يکديگر ناآشنا نيستند. بنابراين با چشمي بازتر و شناختي بيشتر به هم تمايل پيدا مي کنند. البته نقش خانواده ها هم در اين کار بسيار موثر است.
در روستاي برز پس از آنکه خانواده اي دختري را براي پسر خود در نظر مي گرفتند پدر و چند نفر از بزرگان خانواده به خانه پدر دختر مي رفتند. پس از خوردن چاي و شيريني و گفت و گوهاي متفرقه مراسم خواستگاري آغاز مي شد. پدر يا بزرگ خانواده پس از بيان مقدمه اي مي گفت «آيا شما پسر ما را به نوکري و دامادي خود قبول مي کنيد»؟ اگر خانواده دختر موافقت خود را اعلام مي کردند آنگاه موضوع مهريه مطرح ميشد و پس از چانه زدن هاي معمول، مقداري مهريه معين ميشد که بر مبناي توافق حاصله، صورت نوشته‌اي تهيه مي شد که آن را «مُسوَِدِه» مي گفتند.

مراسم عسلي روغن خوران
پس از انجام خواستگاري مادر دختر در اولين فرصت از داماد براي برگزاري اولين نشست دختر و پسر (عروس و داماد آينده) دعوت مي کرد که به خانه آنان بيايند.در اين دعوت خانواده دختر از پسر يا داماد آينده پذيرايي مي کردند. در اين پذيرايي عسل و روغن از اجزاي اصلي محتويات سفره به حساب مي آمد. در اين ميهماني فقط پسر و دختر (عروس و داماد آينده) دور از چشم ديگران بر سر سفره مي نشستند. اين ميهماني به عسلي خوران معروف است.
پس از مراسم نامزدي، عقد رسمي يا خواندن صيغه شرعي انجام مي شد و دختر و پسر به يکديگر محرم مي شدند.
در عيدها و مناسبت هاي مختلف از طرف داماد هدايايي براي عروس ارسال مي شد و در مقابل خانواده عروس نيز هدايايي براي داماد مي فرستادند، مخصوصاً در عيد نوروز و روز سيزدهم فروردين.


مراسم عروسي
روز پيش از عروسي، بانوان خانواده داماد و عروس، عروس را به حمام مي بردند. از خانه‌هاي بستگان طرفين مجمعه هاي مسي بزرگ محتوي ميوه و شيريني به حمام فرستاده ميشد. و آن‌ها را پيرامون حوض آب محل رخت کن مي چيدند. حتي عده اي سماورهاي ذغالي را براي پذيرائي همراهان عروس به حمام مي بردند.
رامشگران نيز مقابل حمام مي آمدند و با سازهاي خود مردم را سرگرم مي کردند. پس از بيرون آمدن عروس از حمام زنان و مردان به همراهي رامشگران عروس را به خانه اش مي بردند.
اوايل شب عده اي از جوانان، داماد را به حمام برده ضمن استحمام، عده اي دست و پاي خود را حنا مي بستند و اين مراسم را حنابندان مي گفتند.

روز بعد پس از خوردن ناهار که به آن وليمه گفته مي شد، داماد را در يکي از ميادين روستا بر تخت مي نشاندند و چند نفر از جوانان طرفين او بر صندلي يا نيمکت ها مي نشستند. خنياگران با اجراي برنامه ها و نمايش مردم را سرگرم مي کردند. در اين مراسم تمام مردم روستا شرکت مي کردند. در ضمن مجمعه هاي پر از شيريني و ميوه و آجيل از طرف خانواده عروس و داماد و دوستان آنان به مجلس آورده ميشد و براي پذيرايي مردم مورد استفاده قرار ميگرفت. هزينه خنياگران به وسيله وجهي که مدعينون به عنوان شاباش مي پرداختند، تامين ميشد.

پس از خوردن شام ميهمانان همه به خانه عروس رفته و ضمن پذيرايي مختصري که معمولاً با چاي انجام مي گرفت، عروس را به سوي خانه داماد مي بردند. يکي از محارم عروس چون دائي يا عمو پشت سر عروس قرار مي گيرد. در بين راه بستگان نزديک داماد بايد مقابل عروس بيايد و به او خوش آمد بگويند. در اين خوش آمدگويي ها که به آن مراسم «پاانداز» مي گويند بيشتر از اشعار نغز و شيرين و گيرا استفاده مي شد مانند اين اشعار:
اي گل ناز بدن دست من و دامان تو
از خدا خواستم از کوري چشم رقيب

همچون نارنج زرد گشتم از غم هجران تو‌
تو شوي مهمان من، من جان کنم قربان تو

آخرين فرد خوش آمد گو، داماد است که بايد به استقبال عروس بيايد و با تقديم گل يا با توجه به ذوق و سليقه اش شعري يا مطلبي عنوان کند.
عروس پس از رسيدن به خانه داماد پيش از ورود به خانه، تخم مرغي به او داده مي شود که آن را به بالاي سر در خانه داماد بزند. صبحگاه شب عروسي چند مجمعه مسي حاوي غذاهاي مقوي از جمله برشتوک از خانه عروس براي داماد ارسال مي شود. اين مراسم را برشتوک خوران مي گويند. در آن روز مراسم پاتختي که عبارت بود از تجمع مردم در خانه داماد در حالي که او بر تخت يا صندلي نشسته بود و نوازندگان با آهنگ هاي خود مردم را سرگرم مي کردند و مردم دست افشاني و شادي مي کردند، برگزار مي شد.
دو روز پس از عروسي جهيزيه عروس را به وسيله الاغ و قاطر و طبق کش ها همراه با ساز و دهل به خانه داماد برده و پس از تحويل به آورندگان جهيزيه هدايايي داده مي شد.

همان شب مراسم ديدني انجام مي شد. مردم روستا به خانه داماد رفته همراه با هداياي خود پس از دست افشاني و شادماني و تقديم هدايا که بيشتر عبارت از بشقاب هاي آجيل، جوزقند، مغز گردو، مغز بادام، و گاه اندکي پول، خانه داماد را ترک مي کردند.


منبع : ميراث فرهنگي نطنز نگارش سيدحسين اعظم واقفي، ناشر انجمن ميراث فرهنگي نطنز

0 : توضیحات:

ارسال یک نظر