ولوگرد

تحفه نطنز از اينجا مي آيد؛ روستايي به نام ولوجرد يا ولوگرد كه تقريباً در 22 كيلومتري ابيانه واقع شده و تا روستاي هنجن نيز تنها 4 كيلومتر فاصله دارد. هر سه روستا جزو توابع شهرستان نطنز در استان اصفهان اند اما شايد روستايي كه بيشتر از همه مورد توجه جهانگردان خارجي و مسافران داخلي و حتي خود سازمان ميراث فرهنگي طي چند سال اخير قرار گرفته همان ابيانه است كه با حفظ بافت سنتي و قديم خود روز به روز رونق بيشتري پيدا مي كند و به ويترين جاذبه هاي گردشگري اين منطقه تبديل شده است.

براي رسيدن به روستاي ولوجرد يا ولوگرد راهي با ديدني هاي بسيار از صلابت كوهها و آرامش كوير را در پيش رو داريم. در مسير تهران به اصفهان از جاده قم- كاشان، پس از عبور از كاشان، هجده كيلومتر مانده به شهر نطنز، پس از نيروگاه اتمي نطنز و نرسيده به جايي كه «سر پل هنجن» ناميده مي شود پاسگاهي قرار دارد كه به پاسگاه برزرود معروف است. كنار اين پاسگاه جاده اي فرعي است كه به دو راه تقسيم مي شود؛ جاده برزرود و جاده چيمه رود. راه اول پس از عبور از ده هنجن از دهات يارند، كمجان، برزرود و طره مي گذرد و در انتها به همان روستاي باستاني ابيانه مي رسد اما راه چيمه رود از روستاي ولوجرد يا به گويش اهالي آنجا ولوگرد، چيمه، و تكيه سادات مي گذرد.
روستاي ولوجرد اين روزها علاوه بر داشتن يك جمعيت بومي كه بالغ بر 150 نفر مي شوند به اقامتگاه فصلي بسياري از تهراني ها كه زماني روستاي آباد، آباء و اجدادشان بوده تبديل شده به طوري كه جمعيت كلي اين روستا با احتساب تهراني ها از مرز 250نفر مي گذرد. ولوجرد، بهشتي در آستانه كوه و كوير است كه با نسيم خنك بهاري و ميوه هاي لذيذ تابستاني به استراحتگاه بازنشستگان تهراني بومي آن روستا تبديل شده كه هياهوي زندگي شهرنشيني را به حريم پرآرامش روزهاي بلند و شبهاي خنك اين منطقه بكر كويري- كوهستاني راه نمي دهند. قدمت اين روستا بالغ بر 250 سال است. كهنسال ترين فرد اين روستا از خداوند 120سال عمر گرفته و در همين جا سكونت دارد. گل بنفشه، پونه، آويشن و كرفس هاي خودرو در فصل بهار لابه لاي جوي هاي پرآب و دامنه هاي كويري اما دل انگيز چشم ها را نوازش مي دهند و محصولات باغات همچون انگور، انجير، انار، گلابي، سيب، آلو، گوجه سبز، هلو، خرمالو عطش مسافران تابستاني و پاييزي را سيراب مي كنند.

پاييز اين روستا نيز با خشكباري كه محصول همين باغات است و كرسي هايي كه قصه ها و خاطرات چندنسل را به خود ديده به ياد ماندني ترين شب هاي چله را براي نوه ها و نتيجه هايي كه اصالتاً «ولوگردي» هستند مي آفريند. سوغات «ولوجرد» همان تحفه نطنز است؛ گلابي هاي درشت، لذيذ و آبداري كه براي صادرات به شهرهاي مختلف ايران فرستاده مي شود و مزه دلچسب آن شهره آن منطقه است.
«روستاي ولوگرد» چشم انداز زيباي ديگري نيز دارد كه «كوه كركس» است و چشم ها را به ديدن صلابت و استواري صخره ها و سنگ هايي كه درون آفتاب كويري گل ها و گياه هاي خودرو و درماني در طب سنتي را در دل خود مي پرورد دعوت مي كند «ولوجرد» توسط شورا اداره مي شود و سه نفر با راي مردم در تنها مسجد اين روستا به عنوان اعضاي شورايي انتخاب مي شوند كه مشكلات اهالي و نيازهاي آنان را با فرماندار شهر نطنز در ميان مي گذارند تا شايد چاره اي براي آنها انديشيده شود. اولين مشكل به آسفالت جاده اي فرعي بر مي گردد كه از قسمت شرق ده به داخل روستا امتداد يافته و محل تردد اهالي بالاي ده و پائين ده است و علي رغم آن كه 90-85 درصد جمعيت اين ده از آن استفاده مي كنند همچنان از يك آسفالت كشي ساده بي نصيب مانده است. در حالي كه سازمان ميراث فرهنگي ابيانه و تمام مسير منتهي به آن را آباد كرده است كوچه هاي ولوگرد هنوز آسفالت نشده اند و اين جدا از تخريب روزافزون بافت سنتي اين روستاست كه بسياري از خانه هاي قديمي با درهاي كلوني آن را تبديل به خرابه كرده است و به خاطر ساختمان سازي هايي كه اين روزها توسط بسياري از تهراني هاي ولوگردي در حومه آن صورت گرفته منظره اي ناهمگون به وجود آورده است. روستاي ولوجرد گازكشي نشده و مشكل فشار آب لوله كشي كه كشش جمعيت كنوني اين روستا را ندارد نيز همچنان به قوت خود باقي است و اقدام مسئولاني را مي طلبد كه ابيانه را به مهم ترين جاذبه گردشگري اين منطقه تبديل كرده اند. در روستاي ولوجرد باغات با سخاوتمندي هر فصل دست چيني از بهترين ميوه ها را به ثمر مي نشانند اما چشم انتظار آبياري و رسيدگي مردمي هستند كه به دليل مشغله هاي شهرنشيني يااجرت بالاي كارگر بسياري از آنها را به حال خود رها كرده تاماواي پرندگان غريب باشند.
اينجا روستاي ولوجرد است؛ روستايي كه نعمت و آرامش را به ساكنانش ارزاني مي دارد اما با بي مهري نقشه هاي بزرگ جغرافيا كه حتي نام و مكان آن را مشخص نكرده اند واقع شده؛ روستايي كه گويش ولوگردي آن مي تواند از سوي زبان شناسان مورد تحقيق قرار گيرد اما هنوز كتاب يا حتي پايان نامه اي درمورد آن نوشته نشده و در نهايت بهشتي در آستانه كوه و كوير كه از چشم جهانگردان و مسافران و شايد حتي مسئولان سازمان ميراث فرهنگي پنهان مانده است.
   
نویسنده : محمد حسين عابدي ولوجردي

0 : توضیحات:

ارسال یک نظر