ريشة اين كلمة «آسِ» ميباشد كه اگر با آب بچرخد آن را آسياب (آس + آب) ميگويند و بدين قياس چنانچه با باد بچرخد بايد به آن «آسِ باد» گفته شود. نوع دستي آن در منازل، با قطع كوچكتر وجود دارد دو سنگ مسطح است كه بر روي هم قرار ميگيرند. دستهاي به سنگ رويين متّصل است كه با دست چرخانده ميشوند و نام اين نوع آسياب، دستاس (دست + آس) است كه بدان «آردچي» و «آرچي» نيز ميگويند. با اينهمه، جز در مورد اخير، اين وسيله با هر چه بچرخد، آن را آسياب ميگويند.
مرد بايد كه در كشاكش دهر سنگ زيرين آسيا باشد
در قديم هر كس وارد اين كارخانهها يا به قولي آسيابها ميشد، آردهاي معلق در فضا به سر و رويش مينشست و گردآلود ميشد كه به خصوص موهاي سياه او سپيد ميگشت و مَثَل معروف «ما اين موها را در آسياب سفيد نكردهايم» از آنجا ناشي شده است. همچنين مردم كيسههاي گندم را براي آرد كردن به آسياب ميبردند، كه معمولاً گندمهاي مردم به خصوص گندمهاي نامرغوب و مرغوب، با هم مخلوط ميشد و گاهي آردهاي خوب نصيب كسي ميشد كه گندم نامرغوب تحويل داده بود و به عكس. در اينجا صاحبان گندم اعتراض ميكردند و آسيابان هميشه جوابي آماده داشت و ميگفت: «اشتباه شده است.» كه مَثَل معروف «اشتباه را آسيابان ميكند» نيز از همين جا پديد آمده است.
روستاي ابيانه داراي سه آسياب بوده است که در حال حاضر يکي از آنها قابل استفاده است. اين سه آسياب در مسير رودخانه " داريون " در سمت غرب روستا قرار دارند که عبارتند از " آره هره " ، " آره ميون " و " آره داريون " در گذشته اين آسياب ها را به آسيابان مورد اعتماد مردم اجاره مي دادند.
0 : توضیحات:
ارسال یک نظر