1- قديميترين آسياب برز به آسياب علي حاجي معروف است که قديمي هاي برز هم کسي به ياد ندارد که اين آسياب مشغول به کار بوده باشد. اکنون نيز فقط يک قسمت از تنوره آن باقي مانده است. اين آسياب ابتداي زمين هاي رود قرار دارد.
2- آسياب در عمارت که ابتداي کوچه پل روبه روي تالار قرار دارد تا قبل از سيل 35 ساختمان آن سالم بوده ولي فعاليت نداشته است و آثار تنوره و جاي سنگ آن نيز هنوز مشهود است.
3- آسياب ميان دشت که تا قبل از سال 35 پا بر جا بود ولي فعاليت نداشت .از آن زمان که فرزند آسيابان در تنوره آن افتاد و خفه شد ديگر آسياب از فعاليت افتاد.
4- آسياب چهل دخترون يا آسياب چمن در انتهاي چمن رود قرار دارد و آثار تنوره و ساختمان آن ... ديدن ادامه » هنوز پا بر جاست که هم اهالي برز گندم به آنجا مي بردند و هم اهالي روستاي طره و آن هم تا 30 سال پيش فعال بود و با رفتن آخرين آسيابان برز يعني مرحوم استاد عليرضا که اهل قمصر بود که خدا او را رحمت کند آسياب چمن و آسياب ميان هر دو از کار افتادند و به ويرانه تبديل شده اند.
5- آسیاب میان واقع در انتهای کانال:
ساختمان آن هنوز پا بر جاست ولی قسمت هایی از آن خراب شده اینک برای آشنایی دوستانی که آسیاب را در حال کار کردن از نزدیک ندیده اند این آسیاب را به عنوان نمونه توصیف می نمایم. (بعد از سیل)
چند پله از رودخانه که بالای رفتی به در چوبی آسیاب می رسیدی .وارد که می شدیم دست چپ محل نگاه داری الاغ آسیابان و گوسفندان او بود.
سمت راست راهرویی بود و که سمت چپ آن تخت گاهی قرار داشت که از زمین یک متر بلند تر بود و با سه پله می شد روی آن رفت که محل نشستن آسیابان بود و محل نگهداری کیسه ی گندم هایی که مردم برای آرد کردن آورده بودند. انتهای راهرو محل قرار داشتن سنگ آسیاب و دولیون بود. آسیابان ابتدا گندم را داخل دولییون می ریخت ، کم کم گندم ها از انتهای آن وارد ناودان می شد سپس با لرزشی که ناودان داشت ، گندم به سوراخ وسط سنگ آسیاب هدایت می شد.
تنوره این ُآسیاب به ارتفاع 9 متر از تنوره آسیاب های دیگر برز بلند تر بود و به همین جهت با آب کم هم می توانست سنگ را بچرخاند.
آب به ارتفاع 9 متر در داخل تنوره جمع می شد و با فشار از سوراخ انتهای تنوره که تقریباً قطر آن 15 سانتی متر بود خارج می شد و با قدرتی که داشت پره های چوبی را می چرخاند. حرکت پره خود باعث حرکت میله ای می شد که به وسط سنگ رویین آسیاب متصل بود.
چرخش سنگ آسیاب گندم به آرد تبدیل میکرد و گندم آرد شده دور سنگ زیرین جمع که توسط آسیابان جمع آوری و در کیسه ریخته می شد.
سنگ زیرین آسیاب بسیار ضخیمتر و سنگین تر از سنگ رویین و بر خلاف سنگ رویین همیشه ثابت و بی حرکت بود. به همین دلیل ابومحمد مُصلِح بن عَبدُالله مشهور به سعدی شیرازی(۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری) شاعر و نویسنده ی پارسی گوی ایرانی گفته :
مرد آن است که در کشاکش دهر، سنگ زیرین آسیا باشد
آسیابان گندم مردم را که می گرفت به ترتیب روی تختگاه آسیاب قرار می داد و پس از آرد نمودن وزن می کرد و مزد خود را بر می داشت و در سکوی مقابل قرار می داد تا به صاحبش تحویل دهد.
6- با آوردن کارخانه ي برق که در قبرستان کهنه مستقر بود يک آسياب برقي هم کنار آن قرار داده بودند که چند سالي گندم هاي روستاي برز و ديگر روستاها را به آرد تبديل مي نمود تفاوت مهمي که آسياب برقي با آسياب هاي آبي داشت، سرعت آن بود که 30 کيلو گندم را در مدت نيم ساعت آرد مي نمود ولي آسياي آبي همين مقدار گندم را تقريبا يک روزه آرد مي نمود.
2- آسياب در عمارت که ابتداي کوچه پل روبه روي تالار قرار دارد تا قبل از سيل 35 ساختمان آن سالم بوده ولي فعاليت نداشته است و آثار تنوره و جاي سنگ آن نيز هنوز مشهود است.
تنوره آسیاب در عمارت
3- آسياب ميان دشت که تا قبل از سال 35 پا بر جا بود ولي فعاليت نداشت .از آن زمان که فرزند آسيابان در تنوره آن افتاد و خفه شد ديگر آسياب از فعاليت افتاد.
آسياب چمن
5- آسیاب میان واقع در انتهای کانال:
ساختمان آن هنوز پا بر جاست ولی قسمت هایی از آن خراب شده اینک برای آشنایی دوستانی که آسیاب را در حال کار کردن از نزدیک ندیده اند این آسیاب را به عنوان نمونه توصیف می نمایم. (بعد از سیل)
چند پله از رودخانه که بالای رفتی به در چوبی آسیاب می رسیدی .وارد که می شدیم دست چپ محل نگاه داری الاغ آسیابان و گوسفندان او بود.
سمت راست راهرویی بود و که سمت چپ آن تخت گاهی قرار داشت که از زمین یک متر بلند تر بود و با سه پله می شد روی آن رفت که محل نشستن آسیابان بود و محل نگهداری کیسه ی گندم هایی که مردم برای آرد کردن آورده بودند. انتهای راهرو محل قرار داشتن سنگ آسیاب و دولیون بود. آسیابان ابتدا گندم را داخل دولییون می ریخت ، کم کم گندم ها از انتهای آن وارد ناودان می شد سپس با لرزشی که ناودان داشت ، گندم به سوراخ وسط سنگ آسیاب هدایت می شد.
تنوره این ُآسیاب به ارتفاع 9 متر از تنوره آسیاب های دیگر برز بلند تر بود و به همین جهت با آب کم هم می توانست سنگ را بچرخاند.
آب به ارتفاع 9 متر در داخل تنوره جمع می شد و با فشار از سوراخ انتهای تنوره که تقریباً قطر آن 15 سانتی متر بود خارج می شد و با قدرتی که داشت پره های چوبی را می چرخاند. حرکت پره خود باعث حرکت میله ای می شد که به وسط سنگ رویین آسیاب متصل بود.
چرخش سنگ آسیاب گندم به آرد تبدیل میکرد و گندم آرد شده دور سنگ زیرین جمع که توسط آسیابان جمع آوری و در کیسه ریخته می شد.
سنگ زیرین آسیاب بسیار ضخیمتر و سنگین تر از سنگ رویین و بر خلاف سنگ رویین همیشه ثابت و بی حرکت بود. به همین دلیل ابومحمد مُصلِح بن عَبدُالله مشهور به سعدی شیرازی(۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری) شاعر و نویسنده ی پارسی گوی ایرانی گفته :
مرد آن است که در کشاکش دهر، سنگ زیرین آسیا باشد
آسیابان گندم مردم را که می گرفت به ترتیب روی تختگاه آسیاب قرار می داد و پس از آرد نمودن وزن می کرد و مزد خود را بر می داشت و در سکوی مقابل قرار می داد تا به صاحبش تحویل دهد.
6- با آوردن کارخانه ي برق که در قبرستان کهنه مستقر بود يک آسياب برقي هم کنار آن قرار داده بودند که چند سالي گندم هاي روستاي برز و ديگر روستاها را به آرد تبديل مي نمود تفاوت مهمي که آسياب برقي با آسياب هاي آبي داشت، سرعت آن بود که 30 کيلو گندم را در مدت نيم ساعت آرد مي نمود ولي آسياي آبي همين مقدار گندم را تقريبا يک روزه آرد مي نمود.
0 : توضیحات:
ارسال یک نظر