قلعه سنگی برز


برزرود
                        قلعه پايين ده روستای برز


با توجه به گفته ها و شنيده ها که سينه به سينه نقل شده و بنا به گمانه زني (رشته کوه رسوبي جنوب برز که به تخته سر کر ختم ميشود و چشمه سارهاي آن مانند قسمت شمالي آن ( کَروند) بسيار پر برف و آبخيز بوده است و آبي که از دره گلبند باد جاري ميشده قابل توجه بوده که از طريق دره خاک تنور و دره لا به سوي لاجاره روان بوده که سرانجام به رودخانه اصلي متصل ميشده است) مي توان گفت که بيش از دو هزار سال پيش افرادي اين محل را براي سکونت خود انتخاب نمودند.
هم اکنون مشخص نيست اين افراد از کدام منطقه آمده اند ولي ضلع جنوبي قلعه را براي سکونت انتخاب نموده اند به اين دليل که در زمستان ها مشرف به آفتاب بوده و آب چشمه گلبند باد نيز از جلو آن جاري بوده است. از آن جايي که لايه هاي زيرين اين قلعه سنگي از خاک رس سفيد تشکيل شده بود آنان اطاق هايي براي محل سکونت و محل کار خود ايجاد نمودند که اصطلاحاً به آن ها کنده و يا بوم کَن گفته ميشود که در زمستان گرم و در تابستان خنک ميباشد و درب ورودي آنها سنگي بوده که يک نمونه از آن هم اکنون مشاهده ميشود. کم کم به مرور زمان که معلوم نيست چند صد سال طول کشيده درضلع شمالي قلعه هم محل هايي براي سکونت و انبار آذوقه ايجاد نمودند . به مرور زمان محله کنوني گريند را که چندين چشمه آب در آن جاري بوده براي سکونت انتخاب مي نمايند که چشمه سولجه و چشمه خوني از باقي مانده هاي آنان ميباشد که اکنون نيز بسيار کم آب هستند.
در ضمن قديمي ترين قبرستان روستا در روبروي قلعه در سمتي که هم اکنون مسجد حاجتگاه بنا شده قرار داشته است و در خاکبرداري هايي که توسط اهالي صورت گرفته است آثاري از اجساد گذشتگان پيدا شده است.
در ساليان دور از روي اين قلعه که از سنگ پوشيده شده است بعنوان خرمنگاه استفاده مي کردند. مردم محله پايين ده و گريند هر کدام خرمن (گندم و جو ) خود را در قسمتي از قلعه مي گذاشتند . بعد از اينکه سفال گندم ها خشک مي شد به خرمنگاه عمومي ( مکان بزرگ و دايره اي شکل روي قلعه ) ميبردند وبه وسيله قاطر،الاغ،ماشين خرد مي کردند البته مراسم خرمن کوبي،بوجاري،تقسيم گندم و بردن کاه به کاهدان مراسم خاصي داشت که ذکرآن در اين نوشته نمي گنجد.
افرادي نيز از بوم کن هاي زير قلعه استفاده مي کردند و به تختکشي اشتغال داشتند .
آنها با پارچه هاي کهنه ودوال که از چرم گاو درست مي نمودند کف گيوه درست مي کردند و رويه گيوه که معمولا توسط خانمها بافته مي شد روي آن ميدوختند .بعد که دوخت گيوه کامل مي شد ،آنرا براي فروش به کاشان و يا روستا هاي اطراف مي بردند.
براي درست کردن دوال ابتدا پوست گاو يا گوسفند را در تقارها ي پر از آب که جلو هر چند بوم کن يک عدد قرار داشت خيس مينمودند. بعد از اينکه چرم نرم ميشد آن را با چاقو به شکل نوار هاي باريک در مي آوردند، که در دوختن تخت گيوه ولبه گال استفاده مينمودند.
اکنون پنجاه سالي مي شود که ديگر کسي در اين بوم کن ها به شغل تختکشي مشغول نمي باشد و بيست سالي ميشودکه روي قلعه ازخرمن وقاطر،چوم ،چومسوار، بوجاري، کوزل کوبي ديگرخبري نيست .
اکنون اين مکان از جا هاي ديدني برز مي باشد ومحلي شده براي گردش وتفريح جوانان وتوريستها که از اين روستا ديدن مي نمايند.

نويسنده : اصغر حسينيان

حروف چين : بهنام کردبچه

0 : توضیحات:

ارسال یک نظر