نايبيان کاشان گروهي از اشرار و غارتگراني بودند که در اواخر سده 13 خورشيدي (اواخر قاجاريه) در حدود کاشان و مناطق پيرامون آن مشغول غارت و خراجگرفتن از مردم بودند.
سردسته اين گروه، «نايب حسين کاشي» بود. وي اصلاً از ايل بيرانوند لرستان بود. پدربزرگ او از خرمآباد به کاشان آمد و در آنجا ساکن شد. نايب حسين مردي دلير و کاردان بود.
در اواخر قاجاريه، به دليل ضعف حکومت مرکزي راهزني و ناامني کشور را فرا گرفته بود. «سهام السلطنه» حاکم وقت کاشان به دليل ناتوانياش در برقراري امنيت، از حسين کاشي کمک خواست و ناچار شد، وي را نايب حکومت کاشان کند. از اين پس حسين کاشي به نايب حسين کاشي مشهور شد.
نايب حسين کاشي در سرکوبي راهزنان موفق بود. ولي پس از چندي افرادي به دور خود گرد آورد، که به «نايبيان کاشان» معروف شدند. نايب حسين به همراه فرزند بزرگش «ماشاءاللّه خان» و ساير افرادش به غارت مردم بيپناه و دستدرازي به نواميس آنان پرداختند و حکومت مرکزي نيز از سرکوب آنان ناتوان بود.
«نايبيان کاشان» در حدود دهههاي 1280 و 1290 شمسي مشغول جنايات خود بودند. تا اينکه در حدود سال 1298 خورشيدي، ميرزاحسن خان وثوقالدوله با نيرنگ و وعده، ابتدا ماشاءاللّه خان و سپس پدرش نايب حسين کاشي را به تهران کشاند و آنان را اعدام کرد و بدين ترتيب، غائله ی نايبيان کاشان پايان يافت.
البته برخي «نايبيان کاشان» را از زمره ی عياران و مجاهدان مشروطه دانستهاند.
نايب حسين کاشي در سرکوبي راهزنان موفق بود. ولي پس از چندي افرادي به دور خود گرد آورد، که به «نايبيان کاشان» معروف شدند. نايب حسين به همراه فرزند بزرگش «ماشاءاللّه خان» و ساير افرادش به غارت مردم بيپناه و دستدرازي به نواميس آنان پرداختند و حکومت مرکزي نيز از سرکوب آنان ناتوان بود.
«نايبيان کاشان» در حدود دهههاي 1280 و 1290 شمسي مشغول جنايات خود بودند. تا اينکه در حدود سال 1298 خورشيدي، ميرزاحسن خان وثوقالدوله با نيرنگ و وعده، ابتدا ماشاءاللّه خان و سپس پدرش نايب حسين کاشي را به تهران کشاند و آنان را اعدام کرد و بدين ترتيب، غائله ی نايبيان کاشان پايان يافت.
البته برخي «نايبيان کاشان» را از زمره ی عياران و مجاهدان مشروطه دانستهاند.
منبع : ویکی پدیا
0 : توضیحات:
ارسال یک نظر